
ريسک مالی شاخص سازی و اندازه گيری
چکیده
تصمیمگیریهای مالی یکی از مهمترین حوزههای رقابتی شرکتها بهمنظور تأمین بهینه منابع مالی برای بقا در محیط متلاطم تجاری است. در این تحقیق باتوجهبه اهمیت موضوع سعی بر آن بوده است تا با شناسایی مهمترین ابعاد ریسک با تمرکز بر ریسک مالی، بتوان به نحو بهینه با روش صرف تئوریک مدلی برای اندازهگیری ریسک مالی طراحی کرد. در این راستا، مدل طبقهبندی ریسک مالی و شاخصهای اندازهگیری آن، نتیجهای است که از تحقیق حاضر استخراج میشود.
مقدمه
رقابت در محیط تجاری مستلزم توانمندی شرکتهای تجاری برای جذب بهینه منابع محدود محیطی اعم از مشتری، نیروی انسانی شایسته و منابع بهینه مالی است. مصرف بهینه این منابع، دومین عاملی است که از نقش مؤثری در کسب مزیت رقابتی برای شرکتها برخوردار است. در این راستا، با وجود تمام برنامهریزیها و دقت نظرهایی که توسط کارشناسان و متخصصان شرکتها در این زمینه صورت میگیرد، اما هنوز برخی عوامل خارج از کنترل شرکتها وجود دارد که با درجات مختلفی از احتمال، امکان دست نیافتن شرکتها به هریک از اهداف عملیاتی را میتواند افزایش دهد. در این راستا، احتمال عدم دسترسی به اهداف از پیش تعیین شده، تحت عنوان ریسک مطرح است. بر مبنای اهدافی که تحتتأثیر ریسک قرار میگیرد و همچنین از نظر عوامل مؤثر بر احتمال دستیابی به هدف، ریسک حاکم بر شرکتها را به دستههای مختلفی تقسیم میکنند. از آن جمله میتوان به ریسک مالی، ریسک تجاری، ریسک سیستماتیک، و... اشاره کرد. در این مقاله سعی بر این است تا ابتدا، طبقهبندی اولیهای از انواع ریسک تجاری حاصل، و سپس ابعاد ریسک مالی به طور مشروح مورد بررسی قرار گیرد. در مرحله بعد سعی بر آن است تا شاخصهای لازم برای اندازهگیری ریسک مالی شناسایی و معرفی شود.
مفاهیم و تعاریف ریسک
با مراجعه به منابع مختلف علمی، تعاریف متعددی از ریسک میتوان یافت که البته هرکدام از این تعاریف بسته به بعد یا زاویه دید خود، تعریف متفاوتی از ریسک ارائه کردهاند.
در فرهنگ مدیریت رهنما، در تعریف ریسک آمده است:
(ریسک عبارت است از هر چیزی که حال یا آینده دارایی یا توان کسب درآمد شرکت، مؤسسه یا سازمانی را تهدید میکند.)
وستون و بریگام در تعریف ریسک یک دارایی مینویسند:
ریسک یک دارایی عبارت است از تغییر احتمالی بازده آتی ناشی از آن دارایی.
(نیکلز) مفهوم ریسک را از ابعاد مختلف مدنظر قرار داده و آن را از نظر مفهومی به دودسته تقسیم میکند. وی معتقد است واژه ریسک بهاحتمال ضرر، درجه احتمال ضرر، و میزان احتمال ضرر اشاره دارد. در این راستا ریسک احتمال خطر هم احتمال سود و هم احتمال زیان را دربر میگیرد. درحالیکه ریسک خالص صرفاً احتمال زیان را در بر میگیرد و شامل احتمال سود نمیشود، مانند احتمال وقوع آتش. (1999,NICKLES)
لذا، باتوجهبه مجموعه تعاریف فوق، میتوان ریسک را بهصورت زیر تعریف کرد:
(ریسک عبارت است از احتمال تغییر در مزایا و منافع پیشبینی شده برای یک تصمیم، یک واقعه و یا یک حالت در آینده) منظور از احتمال این است که اطمینانی به تغییرات نیست. درصورتیکه اطمینان کافی نسبت به تغییرات وجود داشت، تغییرات مطمئن در چارچوب منافع و مزایای پیشبینی شده پوشش پیدا میکرد درحالیکه عدم امکان پیشبینی ناشی از احتمالی بودن تغییرات، آن را به ریسک حاکم بر منافع و مزایا تبدیل کرده است.
تغییر اشاره به هرگونه کاهش یا افزایش در منافع دارد. به این معنا که صرفاً تغییرات نامطلوب نیست که در چارچوب ریسک پوشش پیدا میکند. بلکه تغییرات مطلوب نیز در این معنا در چارچوب ریسک قرار دارد.
تصمیم، واقعه یا حالت اشاره به ارادی و غیرارادی بودن شرایطی دارد که ریسک بر آن حاکم میشود. ممکن است تصمیمی بهصورت ارادی گرفته شود، مزایا و منافع آن ارزیابی شود، و بر مزایا و منافع آن ریسک خاصی حاکم باشد. از طرف دیگر ممکن است واقعه یا حالتی در آینده بهصورت غیرارادی پیش آید و پیشبینیهای مزایا و منافع آن تحت لوای احتمال تغییر قرار گیرد.
طبقهبندیهای ارائه شده از ريسک
در مطالعات نظری صورتگرفته، طبقهبندیهای مختلفی از ریسک ارائه شده است. در این بخش سعی بر آن است تا نظرات مختلفی که دراینرابطه ارائه شده است، موردتوجه قرار گیرد. ریسک حاکم بر پروژههای اقتصادی از نظر جان چیکن: در این طبقهبندی، تجزیهوتحلیل ارائه شده، به تصمیمگیرندگان و مشاوران آنها کمک میکند تا فاکتورهای مؤثر بر پذیرش یا عدمپذیرش گزینههای تصمیمگیری را رتبهبندی کنند (شکل شماره یک). در این مدل، فاکتورهای مؤثر بر طبقهبندی، تحت عنوان فاکتورهای ریسک مورد اشاره قرار گرفته است. تکنیک رتبهبندی ریسک در این مدل بهمنظور کمک به تصمیمگیرنده ارائه شده است تا با یک دید جامع نه تکبعدی بتوانند ابعاد فنی، اقتصادی و اجتماعی سیاسی ریسک حاکم بر یک فعالیت اقتصادی را ارزیابی کنند.
(1994 CHOICKEN)
(چیکن) در دستهبندی دیگری از ریسک، اشاره به ریسک سطح کشور دارد که در ارزیابی آن فاکتورهای مختلف اقتصاد ملی، اقتصاد خارجی، وضعیت بدهیهای اقتصادی و وضعیت اجتماعی سیاسی حاکم بر شرایط کشور مطرح است.
الگوی تحلیل ریسک بانکداری از نظر گرونینگ: گرونینگ و همکاران در تحقیقی که در بانک جهانی صورت گرفت، طبقهبندی دیگری از ریسک ارائه کردند. این طبقهبندی باوجوداینکه به طور خاص در مورد ارزیابی ریسک در بانکها مطرح شده است، اما از لحاظ موضوعی و محتوایی قابلیت کاربرد برای سایر مؤسسات و سازمانهای تجاری را نیز دارد.
(1999 GREUNING)
اقدامات مربوط به آزادسازی بازار، جهانیشدن، و از طرف دیگر افزایش رقابت، و تنوعگرایی، بانکها را در معرض خطرات و چالشهای فراوانی قرار داده است. بهنوعی که شرایط جدید مستلزم نوآوری مداوم در روشهای موجود برای مدیریت شرکتها و ریسکهای مرتبط با آن است، تا بتوان در محیط رقابتی از مزیتهای لازم برخوردار بود. افزایش فزاینده بازارگرایی در بانکها نیز به نوبه خود اثرات زیادی بر قانونگذاری و سرپرستی بانکها گذاشته است. شرایط جدید تأکید مجددی است بر اینکه کیفیت مدیریت در بانکها و به طور خاص کیفیت مدیریت ریسک نگرانی کلیدی در اطمینان از امنیت و ثبات بانک و شبکه بانکی است. گرونینگ در مدل ارائه شده، اشاره به Exposure Risk دارد که بهنوعی معنای تغییرات مثبت و منفی در منافع آینده را مدنظر قرار میدهد. وی در طبقهبندی انواع ریسک مؤثر بر فعالیتهای تجاری، به چهارطبقه ریسک مالی، ریسک عملیاتی، ریسک تجاری، و ریسک وقایع اشاره میکند. انواع ریسک دستهبندیشده در این چهارطبقه از نظر گرونینگ در شکل شماره 2 مشاهده میشود.
طبقهبندی Risk Exposure از نظر زوکرمن:
(زوکرمن) مدل مدیریت ریسک خود را بهمنظور طراحی برنامه آموزشی مدیریت ریسک در دانشکده بازرگانی دانشگاه تمپل ارائه کرده است. وی در مدل مذکور انواع ریسک را شامل ریسک دارایی ریسک درآمد خالص، ریسک بدهی، ریسک کارکنان، ریسک مالی، و ریسک عملیاتی (ریسک غیرقابلدفاع) میداند. (ZUCKERMAN 1998)
طبقهبندی نهایی ریسک
باتوجهبه مجموعه طبقهبندیهای ارائه شده از ریسک، میتوان به یک مدل کلی از ریسک دستیافت. مدل نهایی استخراج شده در این مقاله ریسک را در سه سطح بینالملل، سطح کشور، سطح شرکت، و سطح پروژههای سرمایهگذاری ارائه میکند.
ریسک مالی و فاکتورهای اندازهگیری آن
طبقهبندی ارائه شده، نشاندهنده انواع مختلف ریسک است که بهمنظور ارزیابی احتمال تغییر در منافع آتی در حوزههای مختلف مرتبط با محیط تجاری مطرح است. در این بخش از مقاله، به طور خاص به بررسی انواع ریسک مالی پرداخته، و شاخصهای اندازهگیری آن ارائه میشود.
انواع ریسک مالی
ریسک ناشی از ساختار ترازنامه شامل بخشهایی مانند داراییها، ساختار داراییها و مدیریت داراییها و بدهیها میشود. در این حوزه بیشتر به این موضوع پرداخته میشود که ترکیب مختلف داراییهای موجود در ترازنامه به چه صورت است. بهعبارتدیگر آیا ترکیب به سمت داراییهایی است که احتمال تغییر ارزش آنها در آینده زیاد است یا اینکه از نظر ارزش ثبات لازم بر اکثر داراییهای موجود در ترکیب مذکور وجود دارد.
نسبت داراییهای ثابت به داراییهای جاری، نسبت داراییهای مالی به داراییهای فیزیکی، حجم داراییهای مالی، از جمله شاخصهای ارزیابی این نوع از ریسک مالی است.
ریسک ناشی از ساختار درآمد و سودآوری: سودآوری شرکتهای مالی، شاخصی است که موقعیت رقابتی و توان مدیریتی این شرکتها را به نحو احسن مشخص میکند. علاوه بر سود شرکت که مبنای روشنی برای سود بهحساب میآید، ترکیب صورت سود و زیان شرکتها نیز بهنوعی ریسک این شرکتها را تعریف میکند.
ریسک کفایت سرمایه: عموماً ابعاد مختلف ریسک در شرکتهای مالی به طور مستقیم یا غیرمستقیم تحتتأثیر هزینه سرمایه و میزان سرمایه است. سرمایه یکی از عوامل کلیدی در تعیین میزان امنیت مؤسسات مالی است. سرمایه کافی در شرکتهای مالی بهعنوان یک ابزار امنیتی برای سایر ابعاد ریسک در طول دوره فعالیت تجاری این مؤسسات است. سرمایه نقاط ضعف محتمل در سایر ابعاد مالی شرکت را جذب میکند؛ لذا، سرمایه مبنایی برای حفظ تأمینکنندگان منابع مالی شرکت بهحساب میآید.
ریسک نرخ بازده:
ریسک نرخ بازده عبارت است از تغییری که در ارزش اوراق قرضه ناشی از تغییر در نرخ بازده آن اتفاق میافتد. (2000, LEEA) از طرف دیگر احتمال تغییر در دریافتهای آتی حاصل از فروش یک اوراق بهادار و همچنین عدم توان پرداخت سود در آن به ریسک بازده اشاره دارد. (GREUNING) در مورد اوراق بهاداری مانند سهام شرکتها، نرخ بازده حاصل از اوراق، تحتتأثیر سایر انواع ریسک مالی و غیرمالی تغییر میکند. توان تولید شرکت، تغییر در تقاضا و شرایط رقابتی، تغییر در ریسک ملی و ساختار اقتصادی، ریسک سیاسی، همهوهمه میتواند سود شرکتها و بهتبع آن توان پرداخت سود بیشتر به اوراق بهادار را تحتتأثیر قرار دهد. واضح است که بازده یک سهام در واقع چکیده تمامی عملیات یک شرکت در زنجیره عرضه درون شرکت و محیط آن است. بهنوعی که تمامی تغییرات احتمالی در وقایع بازرگانی، در نهایت تأثیر خود را در ریسک سهام به جا میگذارد.
انحراف معیار درصد سود تقسیمی، انحراف معیار قیمت سهام و انحراف معیار کل سود شرکت، اشتباهات ناشی از تعیین نرخ ثابت، اشتباهات ناشی از تعیین نرخ متغیر، سرمایه و منابع مالی بدون نرخ، صحت یا سقم پیشبینیهای نرخ بازده، از جمله شاخصهای اندازهگیری ریسک نرخ بازده بهحساب میآید.
ریسک بازار:
عبارت است از ضرر سرمایهای (کاهش ارزش اصل سرمایه) به دلیل تغییراتی که در قیمت سهام عادی شرکت رخ میدهد. این تغییر زمانی بهعنوان ریسک بازار بهحساب میآید که تحتتأثیر یکسری عوامل در محیط شرکت ایجاد شود. ویژگی اصلی این عوامل این است که تحت کنترل شرکت نبوده و فقط بر شرکت خاص تأثیر نمیگذارند بلکه بر وضعیت سودآوری تمامی شرکتها در یک صنعت خاص تأثیر میگذارند. مسلم است که مسئولیت ریسک بازار متوجه شرکت نبوده و بیشتر به عوامل خارج از کنترل شرکت برمیگردد. فاکتورهای اندازهگیری این بخش از ریسک بیشتر به عوامل ریسک ملی مانند عوامل خرد و کلان اقتصادی، عوامل سیاسی، اجتماعی و... برمیگردد که امکان بررسی آنها در این مقاله وجود ندارد.
ریسک نقدینگی:
پیشرفتهای اخیر در ادبیات مالی بر تأثیر ساختارهای خرد بازار بر قیمتگذاری اوراق بهادار تأکید زیادی شده است. نقدینگی یکی از اصلیترین عوامل تعریف قیمت اوراق بهادار (سهام) بهحساب میآید. نقدینگی یک سهام عبارت است از «سهولت معامله سهام در یک بازار خاص» نقدینگی در قالب زمان و هزینه قابلبررسی و تحلیل است. معامله یک سهام ممکن است برای یافتن یک طرف معامله از نظر زمانی مستلزم صرف وقت زیادی باشد. از طرفی ممکن است معامله آن دربرگیرنده هزینههای بسیار سنگین باشد. مالیات و هزینه مبادله، انواع دیگری از ابعاد ریسک نقدینگی بهحساب میآید که از ماهیتی پنهان برخوردار است.
بهطورکلی سه منبع برای ریسک نقدینگی نام بردهاند. (1999, NICOLE BEINER)
1- ممکن است زمان رسیدن سفارش خرید و سفارش فروش در بازار متفاوت باشد؛
2- قوانین واضحی ممکن است در مورد معامله اوراق ایجاد شده باشد؛
3- تقاضای بسیار کمی برای معامله و مبادله وجود داشته باشد.
ریسک پول یا نرخ ارز:
ریسک نرخ ارز عبارت است از احتمال ازدستدادن اصلوفرع سرمایه به دلیل کاهش قدرت خرید پول. تورم از طرف دیگر نرخ بهره را نیز افزایش میدهد. این امر به نوبه خود موجب کاهش ارزش اوراق بهادار خواهد شد.
نتیجهگیری
پس از بیان تعریفی از ریسک، سه مدل از طبقهبندی انواع ریسک گزارش و بر اساس آن مدل مورد تأیید این مقاله ارائه گردید. بر اساس مدل مذکور، هشت نوع ریسک مالی شناسایی شد. در این راستا، در حد امکان با استفاده از منابع گوناگون فاکتورها و شاخصهای اندازهگیری هریک از انواع ریسک پیشنهاد گردید. مدل مذکور میتواند به منابع گوناگون فاکتورها و شاخصهای اندازهگیری هریک از انواع ریسک پیشنهاد گردید. مدل مذکور میتواند بهعنوان مبنایی بهحساب آید که بر اساس آن میتوان به ارزیابی ریسک حاکم بر شرکتها پرداخت.
منابع و مآخذ
1- زاهدی شمسالسادات، الوانی مهدی، فقیهی ابوالحسن، فرهنگ جامع مدیریت، چاپ اول، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، 1376.
2- Jae Ha Leea, Embedded options and Interest Rate Risk for Insurance companies, banks and other financial Institutions, The Quarterly Review of Economics and Finance 40 (2000) 169–187.
3- Zuckerman, Moving Towards a Holistic Approach to Risk Management Education-Teaching Business Security Management, Security Journal 11 1998, PP. 81-89
4- Hennie Van Greuning, Sonja Brajovic Bratanovic, Analizing Banking Risk: A Framework…, World Bank, 1999.
5- John C. Choicken, Managing Risks and Decisions in Major Projects, Chapman & Hall, 1994.
6- Michael Doumpos, Constantin Zopounidis, Assessing Financial Risks using a Multicriteria sorting procedure the case of country Risk Assessment, Omega 29 (2001) 97-109.
7- Kay Mitusch, Dieter Nautz, Interest Rate and Liquidity Risk Mangement and the European Money Supply Process Journal of Banking and Finance, 25 (2001), 2089-2101.
8- Jacob Lemming, Financial Rrisks for Green Electricity Investors and producers in a Tradable Green certificate Market, Energy Policy 31 (2003) 21–32.
تاریخ ارسال: 1391/5/7تاریخ بروزرسانی: 1401/6/14
تعداد بازدید: 7858