در محدوده تار جهان‌ گستر، عبارت «مزرعه محتوا» برای توصیف شرکتی استفاده می‌شود که تعداد زیادی از نویسنده‌های آزاد را استخدام می‌کند تا مقدار زیادی محتوای متنی که عمدتا برای پاسخ دادن به الگوریتم‌ها در بازیابی حداکثری اطلاعات توسط موتورهای جستجوی خودکار هستند، ایجاد کنند که هدف اصلی آنها تولید درآمدهای تبلیغاتی ازطریق جذب بازدیدکننده برای صفحات مختلف است.

به گزارش پایگاه خبری فناوری اطلاعات برسام و به نقل از مجله کلیک، طرفداران مزارع محتوا عقیده دارند که از منظر یک کسب و کار خاص، نگاشتن وقایع به صورت سنتی بی‌تاثیر شده است. مزارع محتوا اغلب به نویسندگانشان ماموریت می‌دهند بر پایه تحلیل کوئری‌های موتورهای جستجو کار کنند که طرفداران این گونه سایت‌ها از آن به عنوان «درخواست برپایه بازار واقعی» یاد می‌کنند؛ قابلیتی که کمبود آن در نگاشتن سنتی وقایع دیده می‌شود.

خصوصیت‌ها

برخی سایت‌هایی که در رده مزارع محتوا قرار می‌گیرند ممکن است تعداد زیادی مقاله داشته باشند که قیمت آنها به چند میلیون دلار برسد.

Demand Media برای انتشار بیش از یک میلیون آیتم در ماه طرح‌ریزی شد که تقریبا برابر با میزان آیتم‌های منتشر شده در 4 ویکی‌پدیای انگلیسی‌زبان در یک سال است. سایت دیگر Associated Content است که در می‌ سال 2010 توسط یاهو و با مبلغی بالغ بر 90 میلیون دلار سرمایه‌گذاری شد.

میزان پرداخت‌ها برای محتوا در مقایسه با حقوق‌های دریافتی ویراستارهای نسخه ـ که به صورت سنتی پرداخت می‌شد ـ بسیار کمتر است. یک شرکت فعال در این زمینه به نویسندگان خود برای هر مقاله تنها 5‌/‌3 دلار پرداخت می‌کند. برخی نرخ‌ها اساسا پایین‌تر از حقوقی است که ممکن است یک ویراستار عادی نسخه دریافت کند، ولی برخی شرکت‌کنندگان مزرعه محتوا روزانه تعداد زیادی مقاله ارائه می‌کنند و ممکن است فقط برای زنده ماندن درآمد کسب کنند! براساس گزارش‌ها، نویسندگان محتوا اغلب زنان تحصیلکرده‌اند که به دنبال درآمد مکمل برای زمانی هستند که در منزل مشغول به کارند.

انتقادهامنتقدان به این مطلب اشاره دارند که مزارع محتوا، محتوای با کیفیت نسبتا پایینی ارائه می‌کنند و سعی دارند سود خود را به وسیله ارائه مواد اولیه «فقط خوب» و نه مقالات باکیفیت افزایش دهند. مقالات معمولا توسط نویسندگانی از جنس انسان ساخته می‌شوند و نه پروسه‌های خودکار که البته همین افراد هم از بین متخصصان آن موضوع انتخاب نمی‌شوند. برخی از نویسندگانی که برای سایت‌هایی تحت عنوان مزارع محتوا کار می‌کنند در زمینه‌هایی که فعال هستند، دانش بسیار اندکی دارند. موتورهای جستجو، مزارع محتوا را به عنوان یک مشکل می‌بینند، چرا که تلاش می‌کنند نتایج جستجوی بی‌کیفیت و نامربوط را به کاربر نشان دهند. کیفیت تقلیل یافته و ساخت سریع مقالات در چنین سایت‌ها به صنعت Fast Food و همچنین آلودگی تشبیه می‌شوند.

عکس‌العمل گوگل

در یکی از ویدئوهای تبلیغاتی گوگل که تابستان 2010 منتشر شد، اکثریت لینک‌های در دسترس گزارش شده، در مزارع محتوا ارائه شده بودند. اواخر فوریه 2011 شرکت گوگل اعلام کرد الگوریتم‌های جستجوی خود را برای «ارائه رتبه‌بندی‌های بهتر برای سایت‌های با کیفیت بالاتر (سایت‌هایی با مطالب اصلی و اطلاعاتی مثل تحقیق‌ها)، گزارش‌های در عمق، تحلیل‌های هوشمندانه و…» سازگار کرده است. این خبر درواقع عکس‌العمل گوگل در مقابل مزارع محتوا و یک تلاش برای کاهش تاثیر آنها در دستکاری رتبه‌بندی نتیجه جستجو بود.

تحقیقات

به خاطر پیدایش اخیر آنها در وب، مزارع محتوا هنوز نتوانسته‌اند توجه مجامع تحقیقاتی را به طور آشکارا جلب کنند. مدل اجاره نویسندگان آزاد ارزان قیمت برای ارائه محتوا، همراه با نمونه‌ای از نیازهای زیرساختی برای سودمند کردن آن در تبلیغات آنلاین و تکنیک‌هایی برای شناسایی هرزنامه‌های اجتماعی که منجر به تولید محتوا می‌شوند، ابتدا به عنوان راه دیگری به جای تولید محتوای جعلی به صورت خودکار مطرح شد.

از آنجا که مزارع محتوا هنوز نتوانسته‌اند توجه این گونه مجامع را به خود جلب کنند، در حال حاضر دسته‌بندی وب‌سایت‌ها براساس کیفیت محتوای آنها خواهد بود که البته یک مطالعه دقیق روی برنامه‌های کاربردی این روش‌ها برای شناسایی صفحه‌های مزرعه محتوا باید انجام شود.

فواید و ریسک‌های مزارع محتوا

شرکت‌های کلیدی که در این زمینه کار می‌کنند عبارتند از Demand Media، Associated Content، AOL، About.com، HubPages ،Examiner.com وSuite101. فایده اصلی رویکرد آنها هزینه آن است که به طور چشمگیری از کسب و کارهای ارائه محتوای آفلاین معمولی که از سوی روزنامه‌ها، مجلات و شبکه‌های تلویزیونی انجام می‌شوند کمتر است.

Demand Media و شرکت‌کننده‌های در آن، در قیمت‌های تولید و پخش صرفه‌جویی می‌کنند و همچنین هزینه بسیار کمتری برای نویسندگان و ویراستاران در مقایسه با یک شرکت سنتی رسانه‌ای پرداخت خواهند کرد. در برخی موارد نویسندگان برای یک مقاله 500 کلمه‌ای تنها 5 دلار دریافت می‌کنند در حالی که دستمزد یک نویسنده سنتی مجله یا روزنامه برای همین کار بین 100 تا 800 دلار است.

بعلاوه مزارع محتوا برای کمتر کردن هزینه‌هایشان (بدون توجه به زمان برای انتشار و حجم خام)، می‌توانند درآمد بیشتری از محتویاتشان نسبت به یک شرکت رسانه‌ای معمولی کسب کنند. تا زمانی که محتوا براساس درخواست تبلیغاتی بالقوه یک مقاله انتخاب می‌شود، هر بخشی از محتوا که نوشته، تصویربرداری یا فیلمبرداری می‌شود برای تولید حداکثر سود ممکن طراحی شده است.

بیشتر مطالبی که در روزنامه‌ها و مجلات دیده می‌شود فقط به این دلیل انتخاب می‌شوند که به طور غیرمستقیم با کسب درآمد بالقوه و سپس قابلیت تولید سود ارتباط دارند. اما به هر ترتیب نرخ تبلیغاتی و بازرگانی رسانه‌های تلویزیونی و کاغذی هنوز هم بسیار بیشتر از محتوای برپایه وب است که توسط Demand و شرکت‌های مشابه ارائه می‌شوند.

2٫ریسک مهم درباره مدل مزرعه محتوا وجود دارد: جستجو و اشباع

برای پاسخ به انتقادها از کیفیت نتایج جستجو، گوگل باید الگوریتم‌هایش را تغییر دهد تا نتایجی را که از این مزارع محتوا نشان داده می‌شوند، کنترل کند. این کار ممکن است باعث شود سودی را که این گونه شرکت‌ها به دست می‌آورند کاهش دهد. گوگل افزونه جدیدی برای مرورگر خود و کروم منتشر کرده است که به کاربر قابلیت می‌دهد تا سایت‌هایی را که فکر می‌کند هرزنامه هستند و در نتایج جستجو نشان داده می‌شوند، بلوکه کنند. اطلاعات این بلوکه شدن‌ها به گوگل بازمی‌گردد که می‌توانند به عنوان ورودی به رتبه‌بندی نتایج وارد شوند. بسیار بعید است گوگل سایتی مثل eHow را که برخی محتوای مفید برای برخی جستجوکنندگان دارد کاملا در فهرست بلوکه‌های خود قرار دهد. ولی ممکن است رتبه‌بندی‌های اعتبار منبع خود را اصلاح کند.

ریسک بزرگ دیگر برای تولید محتوای تبلیغاتی این است که با شمارش سیلابی صدها و هزاران مقاله با کیفیت پایین در وب، Demand و دیگر شرکت‌ها در حال «عرضه بیش از تقاضا» هستند. تبلیغات آنلاین بر پایه کلمات کلیدی، پیش از این فشارهای قابل توجهی به پهنای اینترنت و تاثیرگذاری شبکه‌های تبلیغاتی و بهینه‌سازی وارد کرده است. اضافه کردن هرچه بیشتر مقالات فقط تعداد بیشتری از صفحات را برای نگهداری به دنبال خواهد داشت که قیمت تبلیغات را پایین خواهد آورد. این یک مورد قدیمی ‌است، «قانون بازدهی نزولی».

و در نهایت این که در حال حاضرمدل مزرعه محتوا یک کسب و کار پرخطر، ولی در حال رشد است.