
قوانین نوین اقتصادی در عصر شبكهها - قانون شماره ۱ پیوستن به جمع
قانون شماره 1 : پیوستن به جمع
شاید بتوان بزرگترین دستاورد ما انسانها را به همبافتن مداوم زندگیهایمان، افكارمان و مصنوعاتمان به صورت یك شبكه در مقیاس جهانی دانست
در حقیقت نظام اقتصادی امروز بشر با منطق شبكه ها گره خورده و هركسب وكاری خارج از این شبكه نخواهد توانست به حیات خود ادامه دهد و كاركرد لازم را نخواهد داشت.
با ارزان شدن تراشه های سیلیكونی امروزه می توانیم در بسیاری از اشیا و وسایل زندگی تراشه های جلی بین را قرار دهیم و این اشیاء بی جان را نیز وارد شبكه بزرگ بشری نماییم و به این ترتیب میلیاردها گره كوچك را كه به نظر فاقد شعور هستند را به یكدیگر و به مجموع شبكه خود اضافه نموده ایم.و نهایتا ما همه چیز را به همه چیز وصل میكنیمو وقتی كه پیوستگی به جمع صورت گیرد، آنوقت همهی فكرهای كوچك هوشمند میشوند.
وقتی به هر چیزی اجازه دهیم میزان كمی داده را منتقل كند و یك سری اطلاعات ورودی را از مجاورت خود دریافت نماید، میتوانیم یك شئ غیر فعّال را به یك گرهی جاندار تبدیل كنیم.
عظمت و شكوه این ذرّههای بههم پیوسته در این است كه نیازی به پیچیده بودن هركدام از این اجزا نیست. آنها نیازی به تشخیص گفتار، هوش مصنوعی و یا سیستمهای خیلی پیشرفته ندارند. در واقع نظام اقتصادی شبكهای متكی برقدرت بیخردانه بیتهایی است كه در یك گروه به یكدیگر متصل شدهاند و این همان ساختاری است كه در مغز ما انسانها هم این نبوغ و خلاقیت را بوجود آورده است.
نِت تلاقی تجمعی میلیاردها شیء و موجود زنده است كه از طریق هوا و شیشه به همدیگر متصل شدهاند و این تلاقی موجب شده است تا مطمئنترین راه برای رسیدن به هوش سرشار را در تجمع مقادیر زیادی از ذرات فاقد شعور بدانیم و مطمئنترین راه برای ارتباطات پیشرفتهی كلان، بهرهبرداری از نیروهای غیرمتمركز (برای متصلكردن سطوح پائینی) میباشد و این همان سخن لاری كیلی است كه میگوید: "هیچ كس باهوشتر از همه نیست".
و دراین ساختار هر فرآیندی حتی عظیمترین و فیزیكیترین آنها را میتوان با تفكر جمعی از پایین به بالا كنترل و هدایت نمود و بهترین نمود آن را می توان در كنترل بسته های داده در اینترنت شاهد بود .از مدل "اینترنت" میتوان درسهای زیادی برای نظام اقتصادی جدید آموخت. ولی شاید مهمترین آنها پذیرفتن قدرت تجمعی اجزاء فاقد شعور باشد. هدف از قدرت تجمعی، كارآیی بهتر در یك محیط مغشوش است ، البته نباید فراموش كرد كه تسلیم شدن محض به سطوح پائینی، منظور نظریه پیوستن به جمع نیست.
وقتی راههای انتخاب زیادی وجود دارد، بدون عنصر هدایت از بالا، كنترل از پایین به بالا متوقف میشود. بدون داشتن عناصر رهبری، بسیاری از اعضا در گروه پائین به دلیل راههای انتخاب متفاوت قادر به حركت نخواهند بود.
بزرگترین سودی كه در دهههای آینده بهوسیله نظام اقتصادی جدید بدست میآید، اكتشاف و بهرهبرداری از قدرت شبكههای غیرمتمركز و خودگردان خواهد بود.
در ابتدا برای هرشئ یك تراشه میسازیم، سپس آنها را به هم متصل میكنیم. بعد از آن، كار را با وصلكردن انسانها به یكدیگر ادامه میدهیم. آنقدر بحثمان را گسترش میدهیم تا جهان و مصنوعاتش را نیز دربرگیرد. اجازه میدهیم تا شبكه، اشیاء را تا آنجا كه میتواند خودش هدایت كند. هر جا نیاز باشد، فرماندهی را اضافه میكنیم. در این ماتریس ارتباطات، تعامل میكنیم و به خلق میپردازیم. این نِت است كه آیندهی ماست.
و در نهایت كوین كلی این فصل را با عنوان زیر به پایان می برد:
قاعده بازی در نظام اقتصادی شبكهای ایناست: یافتن چیزهای كوچكِ نادیده گرفته شده و یافتن بهترین راهی كه آنها را به یك گروه پیوند دهد.
فرهنگ فناوری اطلاعات
تاریخ بروزرسانی: 1390/10/11
تعداد بازدید: 5036